کپی از گروههای هایک جناب تاج الدینی با سلام، جناب مخدومی نمیدانم در کدام دانشگاه مشغول به تحصیل هستند، اما بعنوان کسی که هم رشته ای ایشان هستم انتظار داشتم حداقل با انواع مدیریت های جدید آشنایی داشتند و مدیریت اقتضایی را که روی آن تاکید داشتند را بیشتر مطالعه میکردند، چرا که دارایی مولفه هایی است که ایشان کاملا ناآشنا به آن به نظر میرسند، در ضمن واقع گرایی که ایشان از آن صحبت کردند،جای در مبحث (شعورکاذب) مارکس، تئوریسین بزرگ بلوک شرق داردو پیشنهاد میشود که این مبحث را نیز مطالعه بفرمایند تا فرق بین اتوپیا، مرحله گذار ملتهای جهان سوم و همچنین شعور کاذبی که ایشان از آن به واقع گرایی یاد میکند رابهتر متوجه شوند و مدیریت اروپای غربی که ترکیبی از سوسیال دموکراسی با نیم نگاهی به توده هاست را هم مقداری مطالعه بفرمایند تا خدای نکرده مباحثی را که عنوان فرمودند آگاهان به علم مدیریت به سخره گرفته نشود. هرکسی که یک ترم مدیریت منابع انسانی خوانده باشد بهتر میداند که وبر و تیلور و کینز و... در مقطعی حرفهایی زدند اما امروز تیوری های آنها چکش خورده و مدیریت امروز را کاملاً جدای از یک تیوری خاص میکند، هرچند مبحث جامعه ایران وبرآیندقدرت در نهادهای تصمیم گیری آن مقتضیات خاص خودش را دارد و در حال حاضر ربط چندانی به مباحث مدیریتی جهان اول و مولفه های آن ندارد و در آخر باید عرض کنم که جدیدترین تیوری مدیریت که البته در کشور ما هنوز هم نوپا است: مدیریت دانش و توجه به کارمندان یک مجموعه بیش از هرکس دیگری است، حتی بیش از گیرندگان خدمت. یعنی مدیریت جدید میگوید حق نه با مشتری است و نه با کارفرما! بلکه اگر بخواهیم یک مجموعه تحت مدیریت ما، پیشرفت کند، باید آگاه باشیم که در درجه اول حق با کارمندان آن مجموعه است. قصد جسارت در مظهر این دوست بزرگوار ندارم اما کاش کمتر نسبت به رشته تحصیلی شان اظهار فخر میکردند و یا بیشتر مطالعه میکردند چرا که با این توضیحات که ابراز داشتند کل مبحث مدیریت منابع انسانی را زیر سوال بردند...