پايگاه خبری پرستاران عدالت خواه ایران

سلام رفقای واقعی,,,

نمیدانم سیستم تمامیت خواه پزشکی آیا در دانشگاه به دانشجوهای پزشکی واحدی به نام واحد پرستار ستیزی ارائه میکنن یا نه?

دوست پزشکی دارم که مدتها باهم دوست هستیم و بارها گفته که رابطه ما رابطه پزشک و پرستار نیست بلکه دوست و رفیق هم هستیم ,,,

اما به این نتیجه رسیدم که دوستیه پزشک و پرستار مانند دوستیه گرگ و میش است,,,

و تا زمانی که برایشان منافع داشته باشی تو را دوست خطاب میکنن,,,

سازمان نظام پرستاری بخاطر عدم انجام مسئولیت خود و خیانت به اعتماد جامعه پرستاری باعث لگدمالی اقتدار این حرفه مقدس شده تا جایی که عوارض آن تا عمق مسائل شخصی و خانوادگی پرستاران جریان دارد ,,,

دوستانی که وارد کار صنفی شدند و مسئولیتی در این حرفه پذیرفتن بسیار مواظب باشن که فعالیت صنفی آنها گذشته از محل کار در زندگیه تک تک همکاران اثرات زیادی خواهد داشت

جلاير

"طرح جامع اصلاح سیستم آموزشی بهداشت و درمان کشور"

 که قصد دارم برای دوستان تشریح نمایم جایگزین بسیار مناسبی برای طرحهای من درآوردی از قبیل دوره های چند ماهه برای کارشناسان پرستاریست که باعث تنزل و آسیب به پرستاری میشود. ولی در عوض طرحی که در ادامه آورده شده است باعث ارتقای پرستاری میشود. این طرح شامل دو محور است:

1-اصلاحات کلی سیستم آموزش پزشکی کشور.

2-اصلاحات سیستم آموزش پرستاری.

 در اصلاحات کلی پذیرش دانشجوی دکترای حرفه ای بطور مستقیم از بین دیپلمه ها از کنکور سراسری قطع و برداشته میشود. و در عوض پذیرش پزشک عمومی از طریق رشته های کارشناسی از طریق آزمون علوم پایه و مصاحبه انجام میپذیرد. باید با بسیج تمام توان پرستاری و رایزنی با تمام مراجع ذی ربط از قبیل شورای عالی انقلاب فرهنگی، مجلس، وزارت بهداشت و... و با ارایه نتایج تحقیقات و لیست نمودن مزایای روش پیشنهادی و ذکر معایب روش کنونی به این مهم دست یافت به عنوان مثال در روش کنونی 30000 پزشک عمومی وجود دارد که کار طبابت انجام نمیدهند این یعنی نهایت اسراف در بیت المال و بازی با جان مردم. باید شرایطی در نظر گرفته شود که هرکس خواست پزشکی بخواند ملزم باشد که حتما به طبابت بپردازد و در غیر اینصورت پس از اخذ مدرک و عدم کار در حیطه پزشکی باید یک یا دو دیه کامل انسان را بپردازد. باید درآمد برخی تخصص ها کاهش و برخی افزایش یابد تا از تمامی تخصص ها بر اساس نیاز وجود داشته باشد. نه کمتر و نه بیشتر. همینطور در پرستاری. هم اکنون کشور نیاز به تعداد زیادی فوق تخصص جراحی اطفال دارد ولی به دلیل سخت بودن رشته و درآمد پایین از این رشته استقبال نمیشود.

 اما محور دوم یعنی تغییرات در آموزش پرستاری که البته در پیشبرد آن مشکل کمتری خواهیم داشت: باید تمامی رشته های گروه پرستاری از قبیل پرستاری ، اتاق عمل، هوشبری و فوریتها یکی شود در دو سال اول همه پرستاری عمومی را طی کنند و در دو سال دوم گرایش انتخاب نمایند... گرایشهایی از قبیل اتاق عمل، هوشبری ، icu, ccu ، اورژانس، نوزادان و... و در مقطع ارشد دارای اختیاراتی در حوزه تخصص خود باشند و بتوانند تجویز و اوردر پرستاری داشته باشند برای تربیت تعداد به اندازه از هریک و جذب کامل آنها باید آمار دقیق از نیاز به هر یک در کل کشور ، استان و شهر داشته باشیم و نه کمتر و نه بیشتر تربیت گردد پرستاری جامعه هم میتواند یکی از گرایشها باشد. از مزایای این روش و دو محور اینست که منابع کشور و بیت المال هرز نمیرود و با جان و سلامتی مردم بازی نمیشود. اکنون ظرفیتهای پرستاری در دانشگاهها را دو برابر کرده اند تا با خیل نیرو تعدادی جذب کار شوند و این یعنی اسراف. آمار موجود نشان میدهد که سالانه 300 یا 500 و حتی بیش از این ارقام از بهترینهای پرستاری از کشور خارج میشوند. و همینطور آمار نامشخصی وجود دارد که تعدادی حتی شروع به طرح هم نمیکنند تا چه رسد که از طریق آزمون استخدامی جذب شوند. کاردانی هرگز؛ بلکه در طی یک میان دوره کارشناسان گرایش انتخاب میکنند. بر طبق نیاز و ظرفیت اعلام شده در آن سال. و این سیاست انقباضی نیست بلکه براساس نیاز استاندارد است . این دوره کنونی کمک پرستاری باید جمع آوری و یا اصلاح اساسی شود. منظور از تربیت تعداد مشخص نیرو تضمین آینده شغلی و تامین کافی نیرو بصورت همزمان است. و در کنار آن ایجاد جذابیت شغلی با افزایش درآمد و اجرای تعرفه گذاری. اجرای تعرفه گذاری باعث میشود که شخص براساس میزان حجم کار و زحمتی که متحمل میشود بصورت متناسب درآمد داشته باشد و به عنوان مثال یک بخش خالی با یک بخش با 40 بیمار و 2 پرستار یکسان نباشد. در رده ارشد یک پرستار در بخش و تخصص خود میتواند حایز اختیاراتی در غیاب پزشک باشد و مجاز به برخی اوردر ها و پروسیجرها باشد. و در رده دکترا میتواند به عنوان هیت علمی در دانشگاه و در بالین حضور داشته باشد و علاوه بر داشتن اختیارات درمان، کار تدریس به پزشکان را هم بر عهده داشته باشد. موارد ذکر شده دارای مصداق در خارج از کشور و آمریکا میباشد و کاملا آزموده شده و موفق میباشد. و بهانه ای از بابت وجود مصداق طرح در خارج از کشور وجود ندارد. این یعنی ارتقای پرستاری و یافتن جایگاه واقعی و درآمد عادلانه. پزشکان عمومی میتوانند بعد از دوره کارشناسی پس از حدود 3 یا 4 سال پزشک شوند و بیشتر به عنوان پزشک خانواده تربیت و مشغول به کار شوند. و این یعنی کار اساسی در پیشگیری و ارتقاء سلامت جامعه. از مزایای دیگر این ساختار آموزشی کاهش شکاف درآمدی و کاهش توقع داشتن درآمد نجومی در پزشکان و افزایش درآمد کارشناسان میباشد و همینطور کاهش شکاف کاذب در جایگاه و توان علمی و ایجاد خیل عظیمی از نیروهای خبره در بهداشت و درمان کشور که سرآمدان آنها در مقاطع بالاتر از قبیل ارشد ، دکترا و یا تخصص های پزشکی ادامه تحصیل خواهند داد. و نیز از سایر مزایا کاهش تمایل ورود و پیشگیری از ورود افراد بی انگیزه و غیر علاقمند به طبابت و گروههای مختلف پزشکی و پیراپزشکی میباشد. این مختصری از طرح اصلاح ساختار آموزشی بهداشت و درمان کشور و پرستاری بود که عرض نمودم و نیاز به جمع آوری مستندات و تحقیقات جهت تکمیل طرح و ارایه به مراجع ذی صلاح دارد که به نظر بنده اگر اجرایی شود هم به نفع سلامت جامعه و مردم و هم به نفع سیستم و هم به نفع پرستاران است. لذا این پروژه عظیم نیاز به کمک تک تک اساتید و بزرگان و بدنه پرستاری دارد...

حسین علی نسایی-کارشناس اتاق عمل-قزوین

این روزها جو حاکم بر بخشهای درمانی ،در انتخابات شورای عالی حاکم شده است و تعدادی از همکاران در نشان دادن درجه ی خلوصشان به وزارت بهداشت و معاونت پرستاری کورس پاییزه گذاشته اند .

اما من به خیانت دیگر این افراد فکر میکنم 

قطعا همه می پذیرند که جامعه ی پرستاری از شورای عالی قبلی و بویزه رییس کل قبلی نظام پرستاری عبور کرده اند و این را خود ایشان پذیرفت و در انتخابات وارد نشد . اما تمام تلاششان را می کنند تا ازطرق مختلف ایادی خود را وارد شورای عالی کند .در این باره و روشهای کقیفشان بسبار نوشته ایم و نوشته اند و ...

اما نکته ی مورد نظر من این است:

به.فرض بسیار ضعیف گروه حاکم.مجدد با ترفندهای نا مناسب اخلاقی و صنفی و ..... شورای عال و.به تبع آن نظام پرستاری را در اختیار بگیرند چه انفاقی خواهددافتاد ؟

حتما ایشان به روش سکوت و عدم مطالبه گری و ...ادامه خواهند داد و اگر دور پیش 

پرستاران 12 سال صبر کردند این بار کم تحملی میکنند و همان ماه اول از تظام عبپر می نمایند و دوره ی بعدبه زور سرنیزه هم بیش از یک درصد حاضر به مشارکت نمی شود 

و البته باذاین بیداری و.آگاهی دست از پیگیر مطالبات هم نمی کشند و ... 

و این است بزرگترین خیانت به پرستاران و پرستاری .. 

عميدي

به جلسه پرسش وپاسخ امشب خوش اومدید

پرسشگران:جناب دلسوز و جناب دادخواه

پاسخگو:جناب دکتر دالوندی

مجری: خانم چکامه

مورخه:94/7/13 

بسم الله الرحمن الرحيم بنده در خدمت دوستان هستم

لطفا برای شروع خود,را معرفی فرموده وخلاصه ای از رزومه کاری خود,را بفرمایید

بنده سابقه تحصيلي و رزومه كاري را جهت استحضار روي سايت كروه گذاشتم

بطور كلي بنده در سال ٣٣ خدمت در كار دولتي و بموازات ١٤ سال كار خصوصي هم زمان دارم

بنده از ٦٩ مترون اسايشكاه كهريزك بهزيستي ، معاون مجموعه توانبخشي اوين، ريس شوراي إسلامي كار بيمارستان مداين ، معاون و مدير كل آموزش دانشكاه و مدير گروه پرستاري ، مديرعامل شركت هاي تعاوني مسكّن و مصرف و شركت دانش بنيان

با عرض سلام خدمت دكتر دالوندي...

براي اولين سوال با توجه به سوابق ارزشمندتان بفرماييد عملكرد سازمان صنفي ما يعني سازمان نظام پرستاري در ١٢سال گذشته را چگونه ديده ايد؟؟؟

بنده دو دوره اول را مثبت و دوره سوم را داراي خطاهاي استراتژيك مي دانم كه مهمترين انها قبول همزمان يك تشكيلات GO و NGO با هم كه ماهيتا مخالف و بهد هم بحث شيرين كمك پرستاري و تعرفه هاست

البته دوره اول هم أرا ٦٠٠ رأي تهران و عضو هيات مديره خودم هنوز در پرده اي از 

ابهام باقي مانده

منظور از goسازمان دولتي و ngo سازمان غير دولتيست

بله همنجوري است

Governmental organization and non gover- ORG

ميدانيد كه سازمان نظام پرستاري هر سال شعاري را تعيين ميكند و بدون آنكه اتفاق خاصي در آن سال رخ دهد به سراغ شعار سال بعد ميروند

به نظرتان براي برون رفت از شعارزدگي چه بايد كرد؟

شعار زدگي نقل محافل است بقول خواجه عبداله انصاري نبايد گفت خدايا در حرف فيليم و در عمل پشه

اين مشكل كلي است

براي برون رفت از شعار زدگي بايد بتوأنيم ترند يا روند گذشته و حال را رصد ر إناليز كرد و بر أساس ان و در نظر گرفتن منابع 

مالي و انساني سناريوهاي لازم را دقيقا نوشته و اجرا كنيم

در پاراگراف قبلی اشاره ای به Go و NGO نمودید، ایا فکر نمی کنید همین مردم _ نهاد بودن سازمان در قالب PVO یا PDOبودن ان بعنی داوطلبانه و خصوصی بودن ان مشکل ابتدایی سازمان است ؟

بالاخره ذات سازمانهاي غير دولتي همين است و البته بايد مردمً را در تمرين دمكراسي و اداره سهيم و شريك و تقويت كنيم

ولي بنده معتقدم بدون ايجاد زير ساخت ها و زمينه اين نهاد ها مثل شوراهاي شهرها مي توانند تبغ هاي دو لبه باشند كه بجاي دفاع سر خود افراد ذينفع را ببرند

يعني ما بايد زودتر تمرين اداره سازمانهاي غير دولتي را مي كرديم

سوال دوم:

جنبش عدالتخواهي

گفتمان عدالتخواهي

نظر شما در مورد جنبش عدالتخواهي و ادامه فعاليت حركت عدالتخواهي پس از انتخابات شوراي عالي چيست؟

چنانچه عرض شد جنبش با صداقت شفافيت و انسجام بايد مطالبات پرستاران را پيگير و نگاه خود را وسيع تَر كند فعلا بِنَا به مشكلات خاص در حوزه درمان تمركزشان در اين بخش است ولي نگاه فراگير تَري براي گسترش و ازاد سازي خدمات پرستاري مورد نيازاست

آیا بنظر شما تغییر زمین بازی به اصطلاح در روند پیکیری جنبش نیاز نیست؟ تا کنون ما در زمین وزارتخانه بوده ایم، انها قانون تصویب کرده اند ما مهالفت کرده ایم ویا از اجرای قانونی ممانعت کرده اند و ما اعتراض کرده ایم ؟

پیشنهاد شما چیست؟

اين. يكي از استراتژي هاي أساسي است كه بنده بارها روي ان تاكيد كرده ام 

جناب دکتر به نظر شما اساسی ترین مساله ای که سریعا پس از ورود به شورا وشروع کار تیم جدید باید بررسی شود چیست از مسایل اخیرر پرستاری ؟؟

يكي از دلائل اعتراض و 

دو مسله مهم كه براي پرستاري چالش أفرين شده بايد رفع و در ادامه به سمت استقلال و هويت حرفه اي قدم برداريم. اولين بحث دوره هاي يكساله كه بدنه و حيثيت و قداست پرستاري را هدف قرار داده و بايد باز تعريف شود و دوم استيفائ حقوق از دست رفته پرستاران است كه در قالب اجراي تعرفه ها، بسته هاي خدمتي و ترميم حقوق بايد صورت گيرد

بحث نظارت بر عملكرد هاي منطبق با استاندارد ها و ايفاي حقوق بيماران از مهمترين برنامه هاي موازي است

بیاییم این موضوع را شفاف تر کنیم ، سازمان نظام پرستاری کشور بعنوان یک سازمان مردم _ نهاد می تواند بستر توسعه مشارکت مدنی و داوطلبانه و مسولانه را در بدنه جامعه پرستاری فراهم اورد، ولی تا زمانی که پرستاری پای سرم باشد ، این امکان پذیر نیست ، نظر شما چیست ؟

اين پرستش ها با ديدگاه بنده بسيار نزديكند همانگونه كه در ابتدائي عرايضم گفتم مشكل أساسي در كل پرستاري اين بوده كه نظام سلامت بِنَا به ضرورت خودش و نگاه جامعه هم بِنَا به نياز درماني خودش معطوف به حوزه درمان شده و اصالتا سلامت را بد تعريف و جا انداخته اند

حوزه پيش بيمارستاني أعم از سلامت بچه ها در مدارس سلامت خانواده ها سبك زندگي كم رنگ ديده شده و خدمات در منزل هم توجهي نشده أينست كه مردمً هميشه ما را در كنار رنجها ديده اند تا در ارتقا سلامي شان

اين نكته بايد در تعريف سلامت و مراقبت از سلامت در نظام سلامت و نظام پرستاري بايد إصلاح شود

و اين از برنامه هاي اصلي نظام بعدي بايد باشد

گسترش اين خدمات زمينه خدمات مدني جامعه پرستاري را ايجاد و ما را با جامعه نزديك تَر خواهد كرد

عرض من اینست که وقتی بحث فی فور سرویس مطرح شد وسلامت مردم مبنای خرید و فروش قرار کرفت ، پرستاری منفعلانه برخورد کرد، و باید برخورد می کرد ولی هم اکنون نیولیبرالیسم پزشکی حاکم است ، مشکلات دو چندان است ، ولی نظام بعدی برای حل این معضلات چه باید انجام دهد،استقلال شغلی و حرفه ای مهمترین چالش پرستاریست که با پروانه صلاحیت حرفه ای کلید می خورد ، ایا بنظر شما این موضوع نباید در اولویت باشد؟

منظور من اینست که پروانه صلاحیت حرفه ای در اولویت بالاتری از تعرفه کذاری و احرای انست

متاسفانه در تدوين قانون نظام هم اختياري بودن عضويت و بتبع ان بحث صلاحيت مطرح شده است كه در طول ١٢؟سال هم رغبتي براي استيفائ ان نشده

تا جايي كه كه بنده تجربه كرده و مي شناسيم هيچ صنفي خاصه خدمات پرستاري نبايد بدون داشتن صلاحيت حرفه اي اجازه كار پيدا كنند چنانچه در نظام پزشكي حتي در ايران كسي حق طيبات بدون پروانه ندارد

اين نشان مي دهد كه در اين مدت حساسيت خاصي به ان نشان داده نشده ولي وقتي پاي تعرفه ها بنيان امده اتوماتيك صلاحيت حرفه اي هم مطرح شده و وقتي بنده يكي از دو چالش اصلي را گفتم صلاحيت موتور محركه اجراي تعرفه هاست كه اصلي جامع و مانع براي پرستاران مي تواند باشد

سوال سوم:

بين آموزش و بالين فاصله وجود دارد...راه حل شما براي كم كردن اين فاصله چيست؟

بنده معتقدم كه برنامه هاي آموزش ما منطبق بر نياز كشور و سيستم سلامت بايد باز تعريف شود البته دوره هاي كاراموزان الان هم زياد شده و ايجاد مربي هاي باليني كه پل دانشكده ها و مراكز هستند مي تواند اين فاصله را كم كند

یعنی گزینش مربیان از بین کادر درمانی

لطفا در مورد فوریتها و اینکه چگونه میخان فوریتها رو تحت حمایت نظام پرستاری بگیرن هم سوال بفرمایید

همانطور که میدونید دفاتر پرستاری و هییت ها هیچ حمایتی از پرسنل فوریتها نمیکنند و معتقدند که فوریتها زیر مجموعه و تحت پوشش انها نیست و بخاطر همین هیچ حمایتی از انها نمیشود و این امر باعث جدایی و دلسردی پرسنل فوریتها از نظام پرستاری شده 

بحث فوريت ها يكي از حلقه هاي مفقوده و از همان جنس خدمات پيش بيمارستاني است چون نگاه دوستان مترون ما از اين جنس نيست أنرا مورد غفلت و بي توجهي قرار مي دهند

و اين حوزه در حال تبديل شدن به يك سازمان است و ما بايد از اين فرصت براي گسترش خدمات خودمان استفاده كنيم

جناب دالوندی شما سالها در سوید مشغول تحصیل و کار بوده اید ، ایا کمک پرستار در سیستم نرسینگ انجا جایگاهی دارد؟ 

ببينيد هر سيستمي تعريف خودش را دارد مثلا در حوزه رانندگي از ماشين و راننده مقررات جاده اي تا رانندهبنابر اين نمي شود بخشي از يك سيستم را ديد و بخشي را ناديده گرفت

بنده بار ها در مخالفت عرض كرده ام كمك پرستاران ان سيستم ها تعريف خودش را دارد و ربطي به كشور ما با شرايط خودش را ندارد

ًاينجا مورد سو استفاده قرار مي گيرد

و در جايي كه پرستار ٥٠٠ دلار مي گيرد طرح اين موضوعات درد سر ساز است و نياز به گفتمان رو در رو دارد

زيرا امنيت شغلي پرستاران را بخطر مي اندازد

جناب دکتر همانطور که مستحضرید برای استیفای حقوق راهها ورویکردهای متفاوتی وحود دارد که بعضی از انان از مجاری رسمی امکانپذیر نیستند مانند تجمع لطف کرده وخلاصه نظرتان را میفرمایید البته در مورادی که سایر راهها رفته ومسدود باشد  

بنده معتقدم در اين كشور كه رابطه خوب كار مي كند مي توان با ايجاد پل هاي ارتباطي از يك سو از مجلس تا وزارت و هيات دولت و گفتمان عاقلانه و منطقي با دينفعان و استفاده از فشار رسانه اي مي توان به اهداف دست يافت موضوع حقوق و استيفائ ان براي پرستاران در سيستمي كه يكصد سال مادي و قدرتي بر نظام سلامت كار سخت اي است و لي نا شدني نيست

متقاعد كردن و مذاكره و ساير شيوه ها مي تواند مؤثر باشد و البته در صورتي كه همه راهها به روم ختم شود تجمع اخرين رَآه ممكن است

سوال آخر بنده...

خانه پرستار...نظر شما در موردخانه پرستار و امكان فعاليت سياسي از طريق تقويت خانه پرستار چيست؟

اولا تا جايي كه از عملكرد خانه پرستار ديده ايم دوستان ما مطالبات صنفي را دنبال كرده اند و تا بحال وارد جريان سياسي نشده اند ولي بنده اعتقاد دارم چه خانه پرستار و چه هر حزب ديگري در پرستاري مي تواند كار سياسي كند و در چهاچوب قانون مطالبات را دنبال كند نمونه عيني ان خانه گارگر است

و حرف اخر بنده أينست كه تا پرستاران به اهرم هاي تصميم سازي و تصميم گيري مثل مجلس دست پيدا نكنند مشكلات بسختي حل خواهند شد 

بنظر بنده هم خانه پرستار بايد تقويت و از ان بعنوان كانون مدافع حقوق مادي و معنوي استفاده شود

بنده هم از توجه و اطلاع رساني دوستان گرامي تقدير و تشكر مي كنم

من خوشحالم دیدگاههای عدالتخواهان در حوزه عمومی پرستاری بصورت علمی و‌غیر تبلیغاتی مطرح می شود ، وعدالتخواهان صاحب برنامه هستند، از جناب دکتر دالوندی متشکرم و امیدوارم فرایندهای حقوقی سازمان وجایگاه ان مورد توجه قرار گیرد.

با تشکر فراوان وخسته نباشید خدمت جناب دکتر دالوندی وهمچنین اقای دلسوز واقای دادخواه 

وتشکر از حوصله تمامی اساتید 

جلسه پرسش و پاسخ مورخه 94/7/13

فرمایشات امشب استاد شریفی مقدم در جمع دانشجویان دانشکده پرستاری دانشگاه تهران 

سلام بر دانشجویان عزیز ،اینده سازان پرستاری کشور

با تماسهایی که دوستان دانشجو داشتند فکر می کنم همین دوره پرستاری حدود یکساله هست که اجازه دهید من سابقه ای از این جریان را اشاره نمایم

بحث پرستار تجربی همواره جز اولویت های سیستم پزشگ سالار ووزرای بهداشت در دولت های مختلف بوده است ولی به شگل های متفاوت

در دهه هفتاد تحت عنوان پرستاری ۶ماهه،در دهه هشتاد میخواستند اینها را در بیمارسنانها دولتی اموزش دهند وزمانی در کنار بخش خصوصی

وهم اکنون تحت عنوان بهیاری یک ساله ،کمک پرستار ویا پرستار تجربی مطرح می باشند

هدف سیستم پزشگ سالار که متشگل از در وزرات بهداشت ،متخصصین در نظام پزشکی وعقبه ان هم سهامدران بیمارستانهای خصوصی هستند

هدف ،سهامداران بخش خصوصی،بکار گرفتن نیروی کار ارزان،کم توقع ،توسری خور و........هدف سبستم پزشگ سالار،تحقیر پرستاری،وشگست جنبش های اجتماعی پرستار وعرضه نیروی کار فراوان وکاهش امنیت کاری در پرستاری،موقعی که بیمارستانی ده پرستار بخواهد پنجاه نفر برای کار ثبت نام کند ان موقع براحتی پرستار را اخراج ،چون پشت در دارند نفر بعدی را بکار می گیرند حالا اگر پرستاری حرفی ریادی زد ان موقع .......

واطاق فکر اینان در نظام پزشگی است

ولی طی ۳۰سال گذاشته این سیستم پزشگ سالار به هدفش نتوانست برسد چون هر موقع خواست مطرح کند با کوچکترین حرکت پرستاری عقب نشینی می کرد

شایدسوال شود چرا طی چند ماه گذشته این طرح شدت وحدت پیدا کرده است

ووارد فاز عملیاتی شده است؟

چون گروهی دیگر به ان ۳ضلع سبستم پزشگ سالار اضافه شد

وانهم در زمانی که پرستاری کشور متحد شده وداشت منافع سیستم پزشگ سالار تهدید میشد

وان ضلع سوم را از جنس خودمان انتخاب کردند!؟

این طرح با پیشنهاد معاونت پرستاری،تایید بورد پرستاری وحمایت مسولین وقت سازمان نظام پرستاری صورت کرفت

تفاهم نامه اولیه تربیت ۲۰هزار این پرستاران تجربی بین معاونت پرستاری ، با ممیزی بورد پرستاری به نمایندگی دانشکده پرستاری شهید بهشتی ،با شرکت تعاونی پرستاران که مدیر عامل ان شرکت یکی ازمسولین ارشد نظام پرستاری می باشد ومقرر شده بوده که چهل درصد پرداخت شده به این شرکت صورت گیرد

وقیمت اولیه هر شرکت کننده ۶.۸۰۰.۰۰۰ شش میلیون وهشتصد هزار تومان بود که با ورود سبستم های نظارتی این مبلغ به سه میلیون هشتصد هزار تومان کاهش یافت

که البته با ورود سیستم های نظارتی انخصار نیز از این شرکت کرفته شده است

حالا شماببنید انگیزه ضلعچهرم چه بوده است

وموقعی از جنس خودمان انهم در ان سطح استفاده می کنند کار سخت شده است

در چه زمانی این طرح را احرایی کردند ،در رمانیکه دانشکده پرستاری تعطیل بود ومخصوصا انتخابات نظام پرستاری را به تعویق اندلختند تا این طرح را عملیاتی نمایند

خروجی این طرح جه خواهد بود

دیپلم ای با معدل ۱۲با هر رشته ای ،تحربی ،نقاشی،و...... که ۱۰۰ساعت تیوری و۱۰۰ساعت پراتیک وبعد از ان چند ماهی در بیمارستان هم تحت عنوان کارامورزی می چرخد

بعد از ان لباس پرستار هم به تنش می کنند و ارد بخش میشود ،علایم حیاتی میگیرد ،دارو می دهد گا واژ می کند ،تزریق میکند ،احیا هم می کندو.......

و چون ارتباط بیشتر با بیماران وهمراهان دارد از نظر مردم اینان پرستار هستند وتمامی مسایل فرهنگی ،عملکردی و اخلاقی این کروه به حساب پرستاران نوشته می شود ودر عرض مدت کوتاهی همه ارزش های اجتماعی که پرستاری بعد از انقلاب کسب کرده بر باد خواهد رفت

این تفکر خطرناک ریشه های پرستاری را هدف گرفته است

با این طرح اینده ای از پرستاری نخواهد ماند

موقعی که در عرض چند ماه چند ده هزار کمک پرستار که کار پرستار وارد بازار کار شود شما فکر می کنید که کارفرما که دولت یا بخش خصوصی است کدام گروه را انتخاب خواهد کرد ،کمک پرستاری که به زعم خودشان همانکار پرستار را انجام می دهد با یک سوم حقوق،هرکاری را برای پزشگ انجام می دهد،زبانش هم کوتاه ،چون .......بهتر است یا پرستار تحصیل کرده ؟

اما چه اقداماتی صورت کرفته؟

با واکنش های فعالین صنفی وخصوصا تعدادکثیری از هیات مدیره های نظام پرستاری جدید وجلساتی که با مسولین مختلف گرفته شده است

در حالیکه برنامه ریزی شده بود در عرض ۶ماه ۲۰هزار تربیت کنند این تعداد شاید به هزار نفر هم نرسیده است

بعد از فشارهای جامعه پرستاری کشور در اکثر نقاط کشور ثبت نام در جهاد دانشگاهی متوقف شده است وانهای هم که ثبت نام کردند به صورت مخفیانه در حال اموزش هستند

انجمن پرستاری هم به عنوان عامل شرکت تعاونی در بعضی نقاط کشور به صورت مخفیانه در خال برگزاری است

ودر کمال تعجب!

در بیخ گوش شما دانشجویان عزیز

در دانشکده پرستاری تهران

در اطاق پراتیک

این دوره در حال برکزاری است؟

من نمی دانم چرا تا به حال .........!؟

در زمان اگر چنیین اتفاقی ان پراتیک را رو.....

دوستان عزیز ببیند چقدر این دوره جذابیت داشته که مسولین دانشکده پرستاری تهران ،پرستاری را 

به درامد این دوره فروختند؟!

اینکه چرا دانشجویان جلو ورود را نگرفته من نمی دانم

این دوره هیچ توجیه علمی ومنطقی،کار شناسی ندارد وبنده امادگی دارم در همان دانکشده با مدافعین این طرح مناظره نمایم وقضاوت را هم برعهده افکار عمومی محول خواهیم کرد

به صورت با تلاش جامعه پرستاری کشور به شگل ظاهری بساط این طرح جمع شده ولی باید با همت شما دانشجویان عزیز وبا اطلاع رسانی ،روشنکری در جامعه دانشجویی کشور،گردش اطلاعان وایجاد وحدت وهمدلی ریشه های این طرح کذایی خشکانده شود

در هر کجا هم توجیه خواسنند بکنند بنده وسایر فعالین صنفی امادگی داریم که خطرات مرگبار این طرح کذایی را اثبات کنیم

شما زیاد به اساتید امیدوار نباشید ،همه اسانید هم به خطرات وتهدیدات این طرح اگاهند ولی خوب .......

به امید فردایی بهتر برای پرستاری کشور

همه شما عزیران را به خدای بزرگ می سپارم

سلام دوستان 

امروز جناب اقای لک سخیف ترین سخنرانی تاریخ روابط عمومی شو و شاید اخرین بیانیه اش رو و ناخواسته تیر خلاصی رو بخودش شلیک کرد. ادبیاتی کوچه بازاری درست مثل دوستانش برای سرکوب عدالتخواهی ، اما غافل از اینکه با این ادبیات هویت نهفته ی خودش رو برای همگان هویدا ساخت ، چندباری جناب لک را در نوشته هایم مخاطب قرار دادم که بلافاصله اشفته در پی ویم می امد و میگفت برادر این چه حرفایی ست اما اینبار برای همیشه لک را بلاک کردم ، لکی که بزرگترین توهین را به جامعه ی پرستاری ایران کرد جایگاهی در بین پرستاران ندارد، خوش خدمتی شان برای اربابان وزارت و رییسان زیاده خواهش بر همگان مشخص و مسجل بوده و اینار بیشتر از قبل ، متاسفم برای کسانی که تو را لک کردند . 

کاش در این لحظاتی که همه تان در حق پرستاری ظلم روا داشتید توبه کنید ، باب توبه برای همین باز است اگرچه امیدی بهتان نیست . 

نارويي

عدالتخواهان از چه گریزانند:

 الحق باید گروه همکاران عدالتخواه را سردمدار استفاده از فضای مجازی و شبکه های اجتماعی نامید آنها توانستند در مدت انتخابات هیات مدیره ها با ارسال پستهای احساسی بر موج احساسات پرستاران نشسته و بخشی از آرای جوانان و همکاران را تصاحب کنند ولی با فرونشستن تب و تاب انتخابات دور اول دیگرانی هم توانستند در فضای مجازی جا باز کنند البته این گروه دوم که با نام مستقلها وارد میدان شدند با حاکم کردن فضای عقلانی و مبتنی بر احترام به همه دیدگاهها توانستند مورد علاقه بخش مهمی از مخاطبان شوند 

حضور گاه گاه عدالتخواهان و استفاده از ادبیات تند و گاهی توهین آمیز مورد پسند پرستاران قرار نگرفت و آنها که در این فضای گفتمانی آرام حرفی برای گفتن نداشتند به بهانه های واهی از گروهها خارج شدند .ظاهرا این خروج به علت دستور صادر شده از سوی اتاقهای فرماندهی آنهاست که میخواهد اعضای گروهشان حرفهای دیگران را نشنوند شاید در آنها تاثیر بگذارد  

اعضای این گروه حتی برای حضور دیگران در گروههای خاصشان و یا ورود لیدرهایشان. در گروههای گفتمانی شرط عدم سوال را میگذارند 

حال سوال این است که هدف از این رفتار عجیب چیست؟ ترس از پاسخگویی و یا ترس از شنیدن سخن حق

سعيد لك 

عدالتخواهان از چه گریزانند:

 الحق باید گروه همکاران عدالتخواه را سردمدار استفاده از فضای مجازی و شبکه های اجتماعی نامید آنها توانستند در مدت انتخابات هیات مدیره ها با ارسال پستهای احساسی بر موج احساسات پرستاران نشسته و بخشی از آرای جوانان و همکاران را تصاحب کنند ولی با فرونشستن تب و تاب انتخابات دور اول دیگرانی هم توانستند در فضای مجازی جا باز کنند البته این گروه دوم که با نام مستقلها وارد میدان شدند با حاکم کردن فضای عقلانی و مبتنی بر احترام به همه دیدگاهها توانستند مورد علاقه بخش مهمی از مخاطبان شوند 

حضور گاه گاه عدالتخواهان و استفاده از ادبیات تند و گاهی توهین آمیز مورد پسند پرستاران قرار نگرفت و آنها که در این فضای گفتمانی آرام حرفی برای گفتن نداشتند به بهانه های واهی از گروهها خارج شدند .ظاهرا این خروج به علت دستور صادر شده از سوی اتاقهای فرماندهی آنهاست که میخواهد اعضای گروهشان حرفهای دیگران را نشنوند شاید در آنها تاثیر بگذارد  

اعضای این گروه حتی برای حضور دیگران در گروههای خاصشان و یا ورود لیدرهایشان. در گروههای گفتمانی شرط عدم سوال را میگذارند 

حال سوال این است که هدف از این رفتار عجیب چیست؟ ترس از پاسخگویی و یا ترس از شنیدن سخن حق

سعيد لك