برای عده ایی نگرانی از بابت حقوق آخر ماه است ، نگرانی بابت پر کردن و نکردن دهها فرم بی ارزش و فرمالیته، نگرانی بابت 40 بیمار و دو پرستار، نگرانی از بابت اجرای دهها طرح بی خاصیت و عدم اجرای یک طرح عادلانه، نگران از بابت کمر دردهای پی در پی،واریس روی پاها و....، نگران بی عدالتی هایی كه هر روز بیشتر میشود،نگران اينکه هر روز پسرفت میکنیم، بجای پیشرفت میخواهند کمک بهیار یکساله تربیت میکنند،نگران اینکه عده ایی سالهاست زمامدار امور شده اند و گویا دیگر این پستها مادامالعمر شده اند،و نگرانند چرا کسی را درون خود راه نمیدهند،نگران عدهای ایی هستند که پشت میزها و روی صندلی هایی نشسته اند و.همه را به آرامش فرا میخواهند تا طبق روال چندین سال گذشته با راه کارهای خودشان دنبال احقاق حقوق باشند که بماند هنوز جوابی حاصل نشده
و حال نگرانی عده ایی این است مبادا نگرانهای دسته بالا یکباره نخواهند به این روش ادامه دهند،نگرانند چطور میشود اتصال بین خود و میز پیش رو را بیشتر کرد، نگرانند چطور میشود کرسی های تعیین کننده را فقط با دوستان تقسیم کرد، نگرانند چطور میشود عده ایی را به خود مشغول کرد تا راحتتر کار خویش را پیش ببرند
عده کثیری از پرستاران نگرانند چرا عده قلیلی هر روز بالاتر میروند و بقیه کثیر تا آخر دوران کاری تغییر چندانی نمیکنن